آخرین مطالب
امکانات وب
با سلام.به دنیای نیلوبلاگ و وبلاگ جدید خود خوش آمدید.هم اکنون میتوانید از امکانات شگفت انگیز نیلوبلاگ استفاده نمایید و مطالب خود را ارسال نمایید.شما میتوانید قالب و محیط وبلاگ خود را از مدیریت وبلاگ تغییر دهید.با فعالیت در نیلوبلاگ هر روز منتظر مسابقات مختلف و جوایز ویژه باشید. در صورت نیاز به راهنمایی و پشتیبانی از قسمت مدیریت با ما در ارتباط باشید.برای حفظ زیبابی وبلاگ خود میتوانید این پیام Anime Up...ادامه مطلب
امتحانيه
ما را در سایت Anime Up دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6up4 بازدید : 32
سلام به همه ي دوستاي گلم
شايد اسم چنل تلگرام انيمه اپ به گوشتون خورده باشه
من Alone rin kagamine مدير چنل انيمه اپ هستم
هدف از گسترش Anime Up كمك به اوتاكوهاست براي اينكه بتونند مطالب مورد نظر
خودشون رو مانند:دانلود عنواع انيمه_مانگا_Amv_Ovaو...راحت تر پيدا كنند.
در كل وب و چنل انيمه آپ براي خدمت به اوتاكوهاي ايراني و خارجي ساخته شده
و اما...
اينجاهم مثل وب هاي ديگه قانون داره:
1.كپي به شدت ممنوع.(در صورت مشاهده وب مربوطه هك خواهد شد+مدير و نويسنده ها)
2.توهين به شخصيت هاي انيمه اي ممنوع.
3.توهين به من و نويسنده ها ممنوع.
4 به دليل اينكه مطالب چنل به وب و مطالب وب به چنل مربوط ميشود عضويت در چنل براي مشاهده كنندگان گرامي الزامي ميباشد
تولد وب هم هر سال روز هالووين برگزار ميشه
ادرس چنل انيمه اپ:
http://telegram.me/Otaku_Up
ادرس چنل داستان هاي انيمه اپ:
http://telegram.me/Otaku_Up_2
باتشكر از همراهي شما
مديريت چنل انيمه اپ
رين كاگامينه Anime Up...ادامه مطلب
ما را در سایت Anime Up دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6up4 بازدید : 76
شخصیت های رمان:
Kagamine Rin Kagamine Len Kagamine Rinto Kagamine Lento Kobato Kachiro Erika Erica Jooli Jesi Sharo
نویسنده:
Rin Kagamine
مقدمه:
یک روز آفتابی و زیبا در توکیو
یک خواهر و برادر دوقلو دست در دست هم زیر نور آفتاب
بی خبر از اتفاقات
بی خبر از آینده ی شوم
بی خبر از وضعیت بحرانی
بی خبر از خون هایی ک قرار است ریخته شود
به سمت خانه به راه میافتند تا به زندگی خود ادامه دهند.
اما تا کی?
تا چه زمانی?
چگونه?
در ادامه خواهیم دید...
به عنوان اولین پستم تو این وبسایت قسمت اول یکی از بهترین رمان هام یعنی انتقام خونین رو گذاشتم
برای خوندن داستان بپر ادامه
انتقام خونینdeg;قسمت اول
طبق معمول دست داداش دوقلومو گرفته بودم و داشتیم از مدرسه به خونه می رفتیم که یهو گوشام سوت کشید و دور و برم پر از گرد و غبار شد.
دست داداشم از تو دستام لیز خورد و جدا شد.
با ترس گرد و غبار اطرافو زدم کنار و با چشمای گرد شده به صحنه ی وحشتناک مقابلم خیره شدم.
اشک تو چشمان جمع شد و بلند جیغ زدم.
لن بی جون و با چشمای نیمه باز پخش زمین بود و یه خون آشام مشغول مکیدن خونش بود.
لن دستشو به سمتم دراز کرد Anime Up...ادامه مطلب
ما را در سایت Anime Up دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6up4 بازدید : 55